قاضی اسداله کاشی


دوست و همکاری صمیمی از اهالی کاشان، بنام علی اصغر پیوسته داشتم. چند سالی باهم در یک هنرستان کار می کردیم. سالهاست که بر اثر عارضه قلبی بدیار باقی شتافته. خدایش رحمت کند.

روزی در شهر کاشان به اتفاق ایشان به میدانی در میان شهر که بقعه ای در میان آن بود رسیدیم که نامش، میدان قاضی اسداله بود. از دوستم که فردی فرهیخته و با مطالعه بود سئوال کردم که، اصغر آقا، قاضی اسداله چه کسی بوده؟ قدری تامل کرد و گفت از مردان خدا. از کسانی که از عالم غیب با خبرند.

سپس ادامه داد، نقل می کنند: ملا اسداله مردی پرهیزگار و عارفی عامل زمانی در کسوت قضاوت شهر کاشان بوده است. روزی اول صبح به درِ منزل غسال (مرده شوی) شهر رفته و به او گفته که کلید غسال خانه را بدهید تا میتی را به آنجا ببرم و شما پس از صرف صبحانه برای غسل و کفن او بیائید. غسال با احترام تمام کلید درِ غسالخانه را تحویل قاضی شهر می دهد.   ساعتی بعد پس از انجام کارهایش راهی قبرستان می شود و یک راست وارد غسال خانه می گردد. جنازه ای را که روی تخته سنگ مخصوص شستن اموات قرا گرفته بود مشاهده می کند. پارچه روی صورت او را کنار می زند، باکمال تعجب جنازه قاضی اسداله را مشاهده می کند. سپس خانواده قاضی و مردمان شهر باخبر شده به تشییع و تدفین جنازه قاضی عارف عادل می پردازند. گفته اند او از کسانی بوده که از عالم غیب باخبر بوده و زمان مرگ خود را نیز می دانسته. 

 

 نقل از مرحوم: مهندس علی اصغر پیوسته – 1385 خ.

اطلاعاتی اززندگی مرحوم قاضی اسداله کاشی:

ایرج صیاد کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی در مقاله ای تحقیقی با عنوان “با فرزانگان” به کنکاش در زندگانی این شاعر فرزانه پرداخته است. صیاد می نویسد: “قاضی اسداله کاشی از علمای بزرگ قرن یازدهم در زمره عرفا و منقطعین دارالمومنین و از عرفا و شعرای عصر صفوی است که در عرفان مقامی عالی داشته است”.

در لغت نامه دهخدا درباره وی چنین آمده است: گویند مولدش در قریه دیدر قهستان ساوه است و چون در کاشان سالها میبوده، مشهور به کاشی است. غرض در لباس اهل سلوک و مدتی صاحب سلسله بوده و نظر به حسن صفات و خرق عادت، جمعی گردن بطوق ارادت او در آورده اند و هم در کاشان وفات یافت” وی در گفتارخویش از: شبلی،جنید،حلاج،بایزید بسطامی،شمس تبریزی و مولوی به نیکی یاد می کند.

در “تذکره نصرآبادی”نیز در مورد قاضی اسداله چنین آمده است: قاضی اسداله، مولدش از ویر قهپایه است، چون در کاشان بسیار بوده، به کاشی شهرت داشت. در کمال جذبه و حال در لباس اهل سلوک مدتی صاحب سلسله بود… حسن صفات و خرق عادات از او مسموع شد.”

از قاضی اسداله دیوان غزلیاتی بالغ بر سه هزار بیت باقی است. از جمله افکار مخصوص قاضی اسد اله،در تصوف است و این که از راه اعتدال مزاج (تسلط بر نفس) می توان سعادت حقیقی را در ک کرد.

گویند قاضی اسداله یک روز قبل از مرگ خویش به محل دفن خود شتافت و درعرض راه با شور و سرور ارتجالا بعضی رباعیات بر زبان رانده که این رباعی از آن مقوله است.

قاضی اسداله مرگ فراموش مکن         با بُلهَوسان دست در آغوش مکن

برخیز و بپای خود به گورستان رو           این پیکر خود وبال هر دوش مکن

او روز دیگر در همان مقام قفس تن بشکست و جان به جان آفرین تسلیم کرد. قاضی اسداله در سال 1047یا1048هجری قمری در کاشان در گذشت.

هم اکنون مزار آن عارف بزرگ در درون شهر کاشان، جنب دروازه فین صحن و سرائی در کمال روح و فضا و آب نمائی به غایت مصفا، با درختان کاج سر به فلک کشیده. همواره مطاف ارباب نیاز و مسکنت رندان پاکباز است.[1]

 

فضل اله خلیلی – نجف آباد – دیماه 1403

 

 

[1] – اطلاعات از سایت خبر گزاری جمهوری اسلامی، منتشره در تاریخ27/6/1384 تحت عنوان نگاهی به زندگی قاضی  اسداله..با انکی تصرف اخذ گردید.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *